...
نوشته شده توسط : fatemeh hadadi
باز هم یک صدای آشنا

شیشه غمزده قلب من است

بار دیگر شکست

باز این سوزش تلخ

از سر قلب به جانم بارید

من بلند نالیدم

به خدا باز شکست

برنگشتی ببینی

ضجه ام را نشنیدی

دستی از روی محبت روی مویم نکشیدی

کت خود هم تکاندی که مبادا گردی

از جذام عشقم بپرد بر جانت

بار اول نبود

خشم نفرین شده چشمانت

گفت برو

سر سنگین شده ی چون سربم

بی تن و قلب کجا پا میداشت

این غرور زخمی پیش کی مرهم داشت

بار اول نبود

که تو پیروز شدی

شرم این بار شکست

گونه ام را خون کرد

باز با کلی شرط

با یه عالم غنیمت در تمام این جنگ

من به تو میبازم

موجی از شوق و غرور توی چشمت لغزید

لب پر تمسخرت هم خندید

بی نهایت تبریک

بی نهایت تبریک . . .




:: بازدید از این مطلب : 394
|
امتیاز مطلب : 52
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16
تاریخ انتشار : 18 دی 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: